Tuesday, April 29, 2008

تنهايي و خستگي


دوست داشتم تنهايي ها و خستگي هايم را با تو قسمت كنم. شانه هاي تو قويترند و مي توانند در حمل بار زندگي به من كمك كنند. ولي افسوس ... و صد افسوس

Saturday, April 26, 2008

صداي تو


فقط شنيدن صداي تو كافيست تا تمام خاطرات شيرينمان جلوي چشمم رژه بروند و دلم در حسرت ديدار تو بتپد

Wednesday, April 23, 2008

بيشتر از هميشه


بيشتر از هميشه دلتنگ
بيشتر از هميشه غمگين
بيشتر از هميشه عاشق
بيشتر از هميشه منتظر
بيشتر از هميشه بيقرار
بيشتر از هميشه ...بيشتر از هميشه

Sunday, April 20, 2008

بوسه



وقتي به ياد بوسه هايت ميفتم ناخودآگاه چشمهايم بسته مي شود و لبهايم داغ داغ



Saturday, April 19, 2008

بلاگر و من


مدتها بلاگر فيلتر بود و نمي تونستم بيام اينجا. امروز خيلي اتفاقي آدرس را زدم و در كمال تعجب صفحه باز شد

فقط ميگم كه بيشتر از هميشه دلتنگتم عشق من

اميدوارم ديگه بلاگر فيلتر نشه. حوصله اسباب كشي را اصلا ندارم