Sunday, June 30, 2013

خسته ام

.

خیلی خسته ام
...
دلم نمیخواد برم سر کار. دلم می خواد چند وقت تنها باشم و بدون مسوولیت
دلم می خواد برم قدم بزنم ولی حتی حوصله ندارم برم تا آشپزخونه و آب بخورم
گرسنه ام نیست و میل به هیچی ندارم ولی وقتی شروع می کنم به خوردن دیگه نمیتونم جلوی دهنم رو بگیرم
مجله ها و کتاب هام انبار شده و حوصله نمی کنم بخونمشون
الکی تو نت می چرخم و باز هم بی حوصله می مونم
کمی سریال میبینم و فکرم رو آزاد می کنم ولی به محض اینکه از پای سریال پا میشم دوباره حس می کنم چقدر داغونم
نمیدونم چکار کنم
...
خیلی خسته ام
...

.