Saturday, December 19, 2009

سرنوشت

همش دارم فکر میکنم اگه 13 سال پیش اتفاقها یه جور دیگه پیش میرفت الان ما کجا بودیم


.

Tuesday, December 15, 2009

نی نی

یه نی نی بیشتر از اونی که فکرشو کنی و یا حتی انتظارشو داشته باشی تو زندگی تغییر ایجاد می کنه


.

Sunday, December 13, 2009

13

حتی 13سال هم برای فراموش کردن کافی نیست


.

Monday, December 7, 2009

یادگاری

آخرین چیزی رو که ازت به یادگار نگه داشته بودم هم ریختم دور

.

Sunday, November 1, 2009

تولدت مبارک

تولدت مبارک

.

Sunday, October 11, 2009

باز هم تو

در طول روز تمام وقتم با نی نی پر میشه. وقت ندارم به چیزی فکر کنم. همین که به کارهای خونه و خودم و نی نی برسم خدا را شکر میکنم. اگه هم رسیدم که یه چرت عصرگاهی بزنم که دیگه خدا را بنده نیستم.

ولی ... شبها که همه کارها تموم میشه و میخوام بخوابم باز میایی جلو چشمم و خاطراتمون تو ذهنم زنده میشه

.

Tuesday, October 6, 2009

هرگز

شاید دیگه خیلی کمتر بهت فکر کنم ولی بدون که هرگز نمیتونم فراموشت کنم حتی اگه سعی کنم


.

Thursday, September 10, 2009

...کاش

کاش یه بار دیگه میدیدمت و لااقل یه بوسه خداحافظی میداشتیم


.

Sunday, August 23, 2009

چرا؟

دارم تو انبوهی از چراها غرق میشم

.

Wednesday, August 19, 2009

...دلم برای

دلم برای آغوش گرمت، لبهای داغت، دستهای نوازشگرت،صدای گوش نوازت و نگاه عاشقانه ات خیلی تنگ شده


.

Tuesday, August 4, 2009

نی نی



تمام روز با نی نی مشغولم و شبها هم تمام مدت تو خوابهام باهامه



Sunday, August 2, 2009

سکوت

خیلی وقتها کلمات معنی واقعی منظورمان را نمی رسانند و همان بهتر که سکوت کنیم


Wednesday, July 29, 2009

چه خبر؟



تازه چه خبر عزیزم؟



Tuesday, July 21, 2009

فکر نکردن



دارم به فکرنکردن به تو عادت میکنم


Monday, July 13, 2009

مادر بودن



وقتي دخترم را در آغوش ميگيرم و سينه پر از شيرم را در دهانش ميگذارم ديگر به هيچ چيز و هيچ كس فكر نمي كنم و فقط از لذت ناب مادري سرشار ميشوم



Saturday, July 11, 2009

چي شده عزيزم؟


خوابتو ديدم. تو بغلم گريه مي كردي... چي شده عزيزم؟



Monday, July 6, 2009

غرور



ديگه اميدي ندارم. اين همه وقته كه ازت بيخبرم. دلم ميخواد بدونم چي شده ولي مغرورتر از اونم كه خودم پا پيش بزارم ولي ميگم كه خيلي دلم برات تنگ شده و آرزوي ديدارت را دارم


Saturday, May 23, 2009

اذيت



چرا اونايي كه بيشتر دوستشان داريم بيشتر اذيتمون مي كنند؟


.

Sunday, May 10, 2009

بهار



بازم بهار شد. هواي تميز و ملايم و بارانهاي بهاري ياد آور خاطرات زيبا هستند و فقط دلت ميخواد دست در دست اوني كه دوستش داري راه بري و راه بري و به هيچ چيز فكر نكني


.

Wednesday, April 29, 2009

حكايت اين روزهاي من و ني ني


اين حكايت اين روزهاي من و ني ني است وقتي با كالسكه بيرون ميريم


.

Tuesday, April 21, 2009

اولين روز ارديبهشت



خسته ام
خوابم مياد
حوصله ندارم
اعصابم خورده

اينم از اولين روز ارديبهشت


.

Monday, April 6, 2009

سال نو مبارك



سال خوبي برات آرزو ميكنم


Tuesday, March 17, 2009

چهارشنبه سوري

چهارشنبه سوري سه سال پيش يادت هست؟


.

Monday, March 16, 2009

چه فايده؟



موهامو كوتاه كردم و رنگش را هم تغيير دادم. يه دستي هم به ابروهام كشيدم و يك كم باريكترشون كردم. ولي چه فايده من كه قرار نيست به اين زودي ببينمت

.

Tuesday, March 10, 2009

دلگيري



يك كم دير فهميدم كه وقتاي دلگيري ام نبايد روت حساب كنم


Sunday, March 8, 2009

مثل بقيه مردها



تو هم مثل بقيه مردها هستي

.

Tuesday, March 3, 2009

انرژي



اين گرماي دستاي كوچولوي توئه كه به من انرژي و انگيزه براي زندگي كردن ميده

.

Tuesday, February 24, 2009

والنتاين



روز والنتاين خيلي منتظرت بودم


.

Wednesday, February 18, 2009

ناشكري



خدايا من را ببخش اگر بعضي وقتها ناشكري كردم

.

Tuesday, February 3, 2009

چي؟



چند باره كه اديتور را باز ميكنم و ننوشته ميبندم. آخه چي برات بنويسم كه قبلا ننوشته باشم؟


Saturday, January 31, 2009

خيلي بد



امروز روز خيلي خيلي بدي را گذراندم


Saturday, January 24, 2009

وقتي



وقتي بغض راه گلويت را مي بندد
وقتي خيلي خسته اي
وقتي ديگر انرژي نداري
وقتي از دست عزيزترين كسانت هم ناراحتي
وقتي ديگر گريه هم آرامت نمي كند

وقتي... راستي اينجور وقتها بايد چكار كرد؟


Sunday, January 18, 2009

صدا

بالاخره امروز صداتو شنيدم و يك كم آروم شدم


Sunday, January 11, 2009

شانه هايت



دلم ميخواد سرم را روي شانه هايت بگذارم و هاي هاي گريه كنم



صبوري



شرط اول مادر بودن صبوري زياده


Wednesday, January 7, 2009

خواب



بعد از مدتها خوابتو ديدم. سعي ميكنم به روي خودم نيارم ولي خيلي دلتنگتم