Saturday, August 30, 2008

آرامش



به آرامشي نياز دارم كه فقط در آغوش تو مي توانم پيدايش كنم


Thursday, August 21, 2008

مثلث عشقي



اين ديگه يه مثلث عشقي نيست، فقط يه مربعه كه چهار ضلعش مساوي نيستند. همين


Wednesday, August 20, 2008

يه عشق قديمي



داشتن يه عشق قديمي مثل يه روياي قشنگ ميمونه كه دلت نمي خواد بيدار شي و اون رويا را پايان يافته ببيني ، با اينكه تو خواب هم ميدوني كه همش خوابه و واقعيت نداره


Tuesday, August 19, 2008

تنهايي



تنهايي من فيزيكي نيست. در ظاهر همه چيز مرتبه ولي اين توي دلمه كه احساس تنهايي مي كنم


Monday, August 18, 2008

صبر



چرا حالا كه اينقدر بهت احتياج دارم نمي تونم ببينمت؟
تا كي بايد صبر كنم؟ چقدر ديگه ميتونم صبر كنم؟
تو ميدوني؟ من نميدونم...اصلا



Monday, August 11, 2008

گريه2



مي خواستم واسه از دست دادنت گريه کنم ولي ديدم تمام اشکهايم را براي به دست آوردنت ريخته بودم




گريه1


همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته



Sunday, August 3, 2008

دخترم



از دختر بودن جنينم خيلي خوشحال شده بودم ولي بعضي وقتها فكر ميكنم آيا اونم ميخواد بشه يه زن تنها و غمگين و چشم انتظار مثل من؟

.