از اون روز كه ديدمت بجاي اينكه دلتنگي ام برطرف بشه بيشتر از پيش به فكرتم
Thursday, March 13, 2008
Tuesday, March 4, 2008
بالاخره
بالاخره بعد از دو سال تونست ببينمت (البته تو محل كارت).
اگه دو سال پيش وقتي كه ديدمت بهم گفته بودند كه بايد دو سال صبر كنم تا دوباره ببينمت حتما باور نمي كردم يا از غصه دق ميكردم. اميدوار باز هم مجبور نباشم سالها صبر كنم.
ميدوني، هر وقت كه ميبينمت (حتي بعد از سالها) احساس ميكنم كه هيچي عوض نشده و هنوز هم همونقدر عاشقتم .
اگه دو سال پيش وقتي كه ديدمت بهم گفته بودند كه بايد دو سال صبر كنم تا دوباره ببينمت حتما باور نمي كردم يا از غصه دق ميكردم. اميدوار باز هم مجبور نباشم سالها صبر كنم.
ميدوني، هر وقت كه ميبينمت (حتي بعد از سالها) احساس ميكنم كه هيچي عوض نشده و هنوز هم همونقدر عاشقتم .
Subscribe to:
Posts (Atom)