Tuesday, May 17, 2011

اشك

به هر بهونه اي اشك تو چشم جمع ميشه و قلبم تير مي كشه

.

Saturday, May 14, 2011

دلتنگي

همش تو فكرتم. دلم ميخواد ببينمت و يه جا بشينيم و حسابي با هم حرف بزنيم. هيچكس هم نياد بگه زود باش ديرتون شده بايد هر كدوم زود برين سر كاراتون. خيلي چيزهاست كه ميخوام ازت بپرسم. خيلي حرفهاست كه ميخوام بهت بزنم و كلي بوسه كه به حسابت نوشتم و هنوز وصول نشده...و بقيه اش رو خودت ميدوني عشق من

.

Monday, May 2, 2011

بچه

ميدوني؟ ... خودم ازدواج كردم ولي دلم نميخواست تو ازدواج كني ‏، خبر ازدواجت خيلي ناراحتم كرد
بعدش كه فهميدم دوستش نداري و هنوز دلت پيش منه و خاطرات مشتركمون رو اصلا فراموش نكردي كمي خيالم راحت شد

ميدوني؟‌... خودم بچه دار شدم ولي دلم نميخواست تو هم بچه داشته باشي بخصوص كه ميدونستم خيلي بچه ها رو دوست داري ولي ... خبر بچه دار شدنت داغونم كرد، چون خوب ميدونم اين عشقيه كه نميشه باهاش مقابله كرد و براي همين خيلي خيلي غمگينم

‏‏.